زیرا شرکت برنامه نویسی رادنت در همان ابتدا به شما مشاوره خواهد داد که آیا تولید و توسعه این نرم افزار صحیح است ؟ آیا زمان بازگشت سرمایه آن معقول است؟ چه مسیر پیش روی می باشد و چه نوسان بودجه در نظر گرفته شده چقدر است
به گزارش خبرنگار فناوری اطلاعات خبرگزاری فارس، موضوع اخذ عوارض از بازیهای رایانهای خارجی به عنوان مهمترین خبرهای این روزهای صنعت بازی خبرساز و چالش برانگیز شده است. فارس تلاش کرده با برگزاری میزگردی ابعاد مختلف این تصمیم را برای نخستین بار از نگاه تمامی ذینفعان یعنی کاربر، بازی ساز، مارکت و حاکمیت بررسی و ترسیم کند. در این میزگرد آقایان حسن کریمی قدوسی رییس بنیاد ملی بازی های رایانهای، حاجی هاشمی کارشناس صاحب نظر در صنعت بازی، امیر سپاهی مدیر حقوقی مارکت ایرانی کافه بازار و امیرحسین فصیحی و بابک کرباسی فعالان بازی ساز حضور یافتند. در این میزگرد تلاش شد به مهمترین ابعاد این وضع این قانون جدید از جمله تاثیر شرایط جدید بازار بازی بر مصرف کننده و بازی ساز، احتمال ایجاد تبعیض بین بازار کسب و کار ایرانی و خارجی فروش بازی، الزامات اجرای صحیح تصمیم اخذ عوارض از بازیهای رایانهای، نحوه هزینه کرد عوارض اخذ شده به نفع بازی ساز و نظارت بر عوارض اخذ شده پرداخته شود. این میزگرد در 3 بخش تهیه شده که به ترتیب در خبرگزاری فارس منتشر خواهد شد. بخش اول این میزگرد را می توانید از اینجا ببینید. دومین بخش از این میزگرد را در زیر می خوانید: فارس: آیا وضع عوارض برای بازی خارجی زمین رقابت برابر برای بازی ساز ایرانی و خارجی ایجاد خواهد کرد؟ آیا بازارهای خارجی مقابل بازیسازهای ایرانی بسته است و آیا این تصمیم منجر به توقف ورود بازیهای خارجی رسمی به ایران خواهد شد؟ فصیحی: هیچ کشوری عوارض بازی دیجیتال ندارد، از ما گرفتند ازشان بگیریم نگرفتند نگیریم حمایت از بازیساز خوب است اما معتقدم زیاد ربطی به این قضیه ندارد. دولت پول کم ندارد و بنیاد ملی بازیهای رایانهای میتواند از بودجه خود به بازیساز کمک زیادی بکند. مگر چند بازیساز خوب در کشور داریم؟ به اندازه انگشتان دست هستند که با یک میلیارد تومان می توان همه را خوشحال کرد، بنابراین معتقدم موضوع کمک و اخذ عوارض را با هم قاطی نکنیم که بگوییم حتماً باید این کار را برای کمک بزرگ به بازیسازها انجام دهیم؛ حتی اگر 20 میلیارد به یک تیم بازیساز بدهید اگر تجربه نداشته باشد هیچ کاری نمیکند. بنابراین موضوع عوارض یک چیز و موضوع تزریق پول به بازیساز چیز دیگری است. وزارت ارشاد هم پول کم ندارد و میتواند به بهانه های مختلف به بنیاد و بنیاد به بازیسازی پول بدهد تا حمایت شود. عوارض یک کار غیراخلاقی است، طبق قانون طلایی اخلاق و بنابر گفته امام علی (ع) که میگویند آنچه که برای خود نمیپسندی برای دیگران هم نپسند، معتقدیم اگر به کشور دیگری رفتیم و آنها گفتند چون خارجی هستید باید عوارض اضافهای بپردازید، ما هم این کار را در ایران برای بازیسازهای آنها بکنیم؛ اما اگر نکردند، ما هم نکنیم. چین که کشوری کمونیست و استاد اخذ عوارض از همه چیز است، برای بازی دیجیتال عوارض ندارد، متأسفانه گاهی صحبتهایی میشود که برخی کشورها عوارض دارند، اما در فضای عدم قطعیت صحبتهایی میکنیم که واقعیت ندارد. هیچ کشوری عوارض بازی دیجیتال ندارد، ما خودمان هم در کشورهای دیگر بازی فروختهایم، با چند نفر از کشورهای خارجی هم دوباره صحبت و چک کردم، مطمئن شدم که عوارض ندارند. خود این اقدام از نظر وجهه ایران در مجامع بینالمللی بد است، در شرایطی که ایران سعی میکند خود را به بدنه صنعت بینالمللی متصل کند عوارض فاکتور منفی دیگری است که در ذهن بازیگران خارجی این صنعت میماند که همان کشوری هستند که برای خارجیها عوارض بازی دیجیتال گذاشتهاند. مشخص کنید اگر بخواهیم بحث سلبی و نگرانی محتوایی آقای کرباسی را داشته باشیم، با این کار تغییری در بازار نمیدهیم، زیرا رفتار بازیکننده ایرانی این طور نیست که اگر بازی مورد نظرش در مارکت ایرانی نبود، هر چه روی مارکت ایرانی بود همان را بگیرد. هزار راه برای به دست آوردن بازی موردنظرش داشته و دارد. بنابراین عوارض فقط سختی ایجاد کردن برای بچهخوبها و مثبتهایی است که قانونی بازی را وارد کشور کردهاند، زحمت کشیدهاند، تبلیغات میکنند و به کاربر ایرانی پشتیبانی میدهند، تلفنی کمک میکنند و به دولت مالیات میپردازند. این مارکتها اکنون باید بابت بازیهای خارجی مالیات بر ارزش افزوده هم پرداخت کنند در حالی که از گوگلپلی و کارت اعتباری حتی مالیات هم به دولت ایران نمیرسد. صددرصد ارز از مارکتهای خارجی از ایران خارج میشود، اما از سود بازی خارجی که از طریق مارکت ایرانی فروخته میشود 40 درصد داخل ایران میماند که اتفاق بسیار مثبتی است. اگر صحبت عدالت است که بازی ایرانی و بازی خارجی زمین هموار داشته باشند، سالها است که زمین ناهموار داشتند به خاطر بحث کپیرایت و اینکه همیشه بازی خارجی در دسترس گیمرهای ایرانی است. به نظرم اگر انرژیای که روی اخذ عوارض از بازیهای خارجی گذاشتیم را روی کپیرایت بگذاریم به راحتی میتوان مسئله کپیرایت را حل کرد. تنها اگر بخواهیم؛ اما هیچ وقت هیچ کس سراغ این قضیه نمیرود که تا وقتی موضوع کپی رایت حل نشود، مشکلاتمان باقی میماند. درباره بحث فریمیوم که آقای کریمی اشاره کردند، معتقدم اگر استراتژی بنیاد این است که بازیهای رایگان آینده صنعت بازی ایران است، بدترین ضربه به صنعت بازیسازی ایرانی است. صددرصد بازیهایی که در ایران ساخته شوند و بخواهند موفق شوند، بازیهای پریمیوم و بازیهای PC هستند. اینکه بخواهیم از ایران با بازیهای فریمیوم در سطح جهانی رقابت کنیم شبیه یک توهم است که در ده سال اخیر هم این اتفاق نیفتاده است، نمیدانم در آینده چطور میخواهد رخ دهد، بنابراین باید قیمت صحیح بازیها را بر اساس کیفیت مورد توجه قرار دهیم. درباره اینکه میگویند قیمت بازی افزایش نمییابد، ما نمیتوانیم قیمت را مشخص کنیم زیرا قیمت دست ما نیست که بگوییم برای مشتری قیمت را افزایش ندهید. همین اکنون قیمت بالا رفته است، اکنون دلار 4 هزار و 700 تومان شده است. گاهی فرضها اشتباه است و بر اساس فرضهای اشتباه، مسئله را میچینیم و جلو میرویم. برای مثال اینکه گفته میشود ایران بهشت واردات بازی است، اشتباهتر از این حرف وجود ندارد، ایران هیچ نقشی در واردات بازی ندارد و بازار ایران در صنعت بازی هیچ چیز نیست، حالا عددهایی از بازی های خارجی در ایران مطرح شده است، برای مثال درباره بازی کلش آفکلنز که در همه دنیا فروش چند میلیارد دلاری کرده و در ایران نیز چند صد هزار دلار فروش رفته است. زمانی که این پایه را میگذاریم، پس از آن فکر میکنیم که همه ناشرهای خارجی در ایران هستند و اگر قیمت را اضافه کنیم اتفاقی نمیافتد، در صورتی که امروز تعداد محدودی ناشر خارجی در ایران وجود دارد زیرا میگویند کشورتان هزار مشکل دارد، مشتری نداریم و مردم پول نمیدهند، همه این حرفها درست است. یک جرقه داشت زده میشد که مردم برای بازی خارجی پول بدهند که آن را میخواهند در نطفه خفه کنند. در حالیکه هنوز خبری نیست، هنوز بازار بازی پولی در نمیآورد و اینها در حد جوک در صنعت است. بحث دیگر، فرض اشتباه دلالی بازی در ایران است. شرکتهایی که بازی خارجی میآورند و ناشر بازی در ایران هستند، کار بازاریابی، جذب مخاطب و پشتیبانی را انجام میدهند که پسفردا اینها به بازیساز ایرانی پول میدهند که بازی بسازد. ما همیشه در کشور ناشر نداشتهایم که به خاطر این اتفاق برای نخستینبار ناشر در حال شکل گرفتن در کشور است. همین ناشر است که قرار است بازیساز ایرانی را حمایت کند. دولت نباید تا ابد پول بدهد که کسی بازی بسازد بلکه ناشر باید به بازیساز پول بدهد. با این کار همان بخش خصوصی که قصد داشت سرمایه خود را به ایران بیاورد برای بازیسازی، داریم بر سر راهش موانع ایجاد میکنیم. همین موانع اخذ مجوز که بدهم یا ندهم؟ زود بدهم یا دیر بدهم؟ بچه خوبی هستی یا دوست من هستی؟ و پول بیشتری هم باید بدهد. بنابراین به ناشر ضربه میزنیم. ناشر نمیگوید اگر روی بازی خارجی نمیتوانم پول بگذارم، میروم روی بازی داخلی سرمایهگذاری میکنم، بلکه اگر ببیند بازار بازی خوب نیست، پول خود را در بازارهای دیگری از جمله ملک میبرد و کسی به زور در بازی ایرانی سرمایهگذاری نمیکند. بحث دیگر، درباره این است که آیا این اقدام مقابله با جهان است و ما نمیتوانیم بازی ایرانی را در جهان عرضه کنیم، پس کاری کنیم که برای آنها هم سخت باشد یا نتوانند؟ ما فقط نمیتوانیم بازیهایمان را در مارکتهای آمریکایی بگذاریم. زیرا آمریکا ما را تحریم کرده است و این یک بحث سیاسی است که ارتباطی به رگولاتورها ندارد. اتفاقا بازیهایی که در بازار ایران موفقند آمریکایی نیستند، چینی، روسی یا فنلاندی هستند که مشکلی در کار کردن با آنها نداریم و آنها هم برای انتشاری بازیهای ایرانی از ما عوارض نمیگیرند و برای مثال ما میتوانیم بازیهایمان را در کشورهایی از جمله چین، فنلاند و ترکیه بگذاریم. بنابراین به نظرم بهتر است حقایق را مشخص کنیم تا موضوعات با هم قاطی نشود. حذف یک بازی خارجی از بازار رسمی به معنی حذف از بازار کشور نیست، اوبر را نمیتوانیم در ایران بیاوریم چون راننده تاکسی فیزیکی است و باید داخل ایران شکل بگیرد، اما بازیهای دیجیتال همواره بودهاند، هستند و خواهند بود. تنها تعداد اندکی رسمی کار میکنند که باید تشویق شوند و تحقیق شود که چه شد که در بازاری که همه دزد هستند آنها رسمی کار میکنند؟ چرا کسانی دارند پول برای بازی قانونی میدهند؟ چه آدمهایی هستند؟ اما هر دوی آنها را میخواهیم جریمه کنیم، هم قیمت بازی را برایشان بالاتر ببریم و هم شرایط کارشان را سختتر کنیم و هیچ برنامهای برای تمام بازار دزدی بازی در کشور نداریم و این مهم ترین مشکل چنین طرحی است. فارس: آیا با اخذ عوارض از بازی های خارجی و دادن زمان و اعتبار رشد به بازیساز ایران، تجربه ای مانند شکل گیری مارکتهای ایرانی اپلیکیشن در زمان تحریم گوگل پلی و اپاستور، درباره صنعت بازی نیز تکرار میشود؟ کرباسی: در قانون ایران از همه صنایع خارجی عوارض گرفته می شود آقای فصیحی در عمل و نه در تعارف در حدود 70 درصد فعالیتهای ما نقش بزرگتر را دارند که احترام بسیار ویژهای برای ایشان قائلم و مانند اکثر این صنعت آقای فصیحی را دوست دارم؛ از صحبتهای آقای فصیحی لذت بردم و دوست داشتم ایران واقعاً کشوری بود که ایشان میگفتند، صحبت ایشان آنقدر خوب بود که فکر میکردم اگر ایران اینطوری است و ما به اشتباه طور دیگری فکر میکنیم دست به چه کاری زده ایم؟ به دلیل حضورم در برخی مراکز و کمک هایی که در بدنه دولتی کرده ام اطلاع دارم آنچه در واقعیت در بازار ایران و فرهنگ مصرف ایران اتفاق میافتد با فکر آقای فصیحی تناسبی ندارد. ایران واقعا یک کشور آرمانی پیشرفته و توسعه یافته از لحاظ فرهنگ مردم نیست و اگر بود تمام این قوانین که در موردش صحبت میکنیم باطل بودند. درباره این بحث تخصصی که آیا در کشورهای دیگر نیز از بازی خارجی عوارض میگیرند یا خیر ورود نمیکنم؛ اما همه قبول داریم که کشورهای خارجی از بازی خارجی ارزش افزوده میگیرند. بزرگترین مارکتهای اپلیکیشن ایرانی که در زمان تحریم گوگلپلی و اپ استور شکل گرفته اند و اکنون با این مارکتها درباره دولت و بدنه حاکمیتی صحبت میکنیم که قصد کسب درآمد از تراکنش ارزی برای واریز به خزانه را دارد. آقای فصیحی کار نشر بازی انجام میدهند که مطمئنم مالیاتهای مربوطه را میپردازند، مانند همه که زورشان نمیرسد و قانونگذار از آنها میگیرد. اما بزرگترین مارکت اپلیکیشن ایران به عنوان یک مارکت دانشبنیان اگر مالیاتهای مربوطه را میپرداخت شاید دولت اصلاً به سمت قوانین امروز نمیآمد. به عنوان یک تولیدکننده بازی وقتی بازی را روی این مارکت میگذاریم حتی نمیتوانیم شماره حساب شرکتی داشته باشیم. زیرا این پول اگر بخواهد به حساب شرکتی برود تراکنشهای آن با سازمان دارایی، اداره مالیات و حساب کتابهای مشخص سر و کار پیدا می کند. مارکت میگوید من بخش خصوصی هستم و به این شکل کار میکنم. ارزش افزوده از فاکتور بازی ساز حذف (کسر به معنی پرداخت) میشود اما قراردادی منعقد نمیشود و همه چیز دیجیتال است؛ البته دیجیتال بودن خوب است اما یک جاهایی در کشور ما نیاز به مهر، امضا و فاکتور رسمی است. قانون این است که روی مارکتها 70 به 30 یک محصول را میگذاریم (70 درصد سهم بازی ساز و 30 درصد سهم مارکت). به اجرا که میرسد موقع دریافت 61 به 39 شده است و 9 درصد هم مالیات بر ارزش افزوده است. این موضوع را باید اداره مالیات و سازمان دارایی بررسی کنند و اگر اشتباه میگویم نظر بدهند. به دلیل بررسی موضوع دانشبنیان بودن یا نبودن این مارکت ارزش افزوده آن در سال 95 و 96 معلق مانده است. این موارد نشان میدهد خودمان قوانین را در بخشهایی دور میزنیم. دور زدن قانون اگرچه به ایجاد این عوارض منجر نمیشود، اما نباید همه پرداختی ها را یکی کنیم و بگوییم مالیات بر ارزش افزوده میدهیم و علاوه بر آن می خواهیم از خارجیها هم عوارض بگیریم. علیرغم اینکه اتفاقهایی مانند پرداخت مالیات بر ارزش افزوده را در این بازار نمی بینیم، شاهد اتفاقات عجیبتری نیز هستیم. برای مثال در حالی که بازی های کلشآفکلنز، کلشآفرویال و سوپرسل سال گذشته بر اساس گزارش درآمدزایی بنیاد ملی بازیهای رایانهای سر و صداها ایجاد کردند، بازی سوپرسل کلا در لیست فروش این مارکت نیست. در حالی که تراکنش داخل بازی وجود دارد و به شبکه شتاب متصل است و درآمد آن وجود دارد. قانونگذار پشت پرده هر تصمیمی که گرفته برای من بازیساز و فعال حوزه اصلاً مشخص نیست. آیا قانونگذار درآمد این بازی را تخمین میزند که عوارض و مالیات ارزی که از کشور خارج میشود به بیتالمال مملکت من داده شده باشد؟ آقای فصیحی قبول دارم که بر اساس ادب، منطق و سواد شما در حوزه بازیسازی که با همین رفتار در حوزه نشر هم وارد شدهاید با دست تمیز کار میکنید اما بدانید که همه ماجرا این شکلی نیست. اگر همه عوارضها، مالیاتها و درآمدها به این تمیزی بود، مطمئناً این اتفاقها نمیافتاد. علاوه بر این، چرا صنایع فرهنگی را از صنایع دیگر جدا میکنیم؟ در صنایع دیگر در هر حوزهای که کسب و کار در کشور در حال انجام است عوارض وجود دارد. برای مثال، قانون میگوید اگر اجاقگاز یا خودرو میسازیم برای حمایت از تولید و اشتغالزایی داخلی باید قیمت کف بازار خارج از کشور و داخل فرق کند و اجاقگازی که در ایتالیا 3 میلیون تومان است در ایران باید 4.5 میلیون تومان باشد و ماشین 7 میلیونی 20 میلیون تومان میشود و همه قیمت ها افزایش پیدا میکند. به هر دلیل قانون کشور ما به این شکل است که باید تولید داخل ارزانتر باشد. اما اکنون در حوزه بازی اگر بازی را با گیفتکارت یا شارژ ارزی خریداری کنند از اینکه بازی را در ایران بخرند گرانتر است. نمیدانم برای این باید کلمه دامپینگ (زیر قیمت فروشی) را استفاده کنیم که قرار است در نتیجه آن حوزه بازی ما از بین ببرد و دیگر تولید داخلی نداشته باشیم و بگوییم اقتصاد ما دیگر باید ورشکست شود و بازیسازها دیگر برایشان صرف نمیکند که تولید کنند. اینها استرسهایی است که متوجه صنعت داخل است و حاکمیت به استناد به آنها چنین تصمیمهایی میگیرد و من بازی ساز هم میگویم گرفتن 10 درصد عوارض شاید حتی کم هم باشد. در مجموع درباره اینکه کلاً این تصمیم به در میخورد یا نه، معتقدم کاری که تصویب شده خوب است حتی کم است و باید از این تصمیمها بیشتر و نظارت هم بیشتر باشد تا به خوبی بتواند کمک کند. درباره موضوعاتی که آقای کریمیقدوسی اشاره کردند تقاضا دارم بیشتر به قولی که به ما دادهاند توجه شود؛ البته معتقدیم مانند قولهای دیگری که حداقل در یکی دو سال اخیر دادهاند و انجام شده این قول هم انجام میشود. در بحث نظارت بر هزینهها باید قوانین و شرایط پیشنهادی چکشکاری شوند. مرکز ملی فضای مجازی به عنوان نهاد حاکمیتی نظارت جدی حداقل روی این یک بخش از پول داشته باشد، بودجه بنیاد به بنیاد و هیأت امنای آن مربوط است. اما این طور باشد که اگر برای مثال قصد دارید منتوری را برای موضوعات آموزشی به ایران بیاورید کارشناسی شود شاید برخی بازیسازها بگویند این منتور میتواند مجانی هم بیاید یا دوره آنلاین برگزار شود خلاصه پول حرام نشود. این پول کاش از روز اول به این نام عنوان نمیشد، قبول کنید غیرمستقیم قرار است از صنعت بازیسازی داخلی حمایت شود. این پول قرار است به خزانه برود، در بودجه سال بعد بررسی شود بگویند فلان اندازه درآمدزایی از این حوزه داشتهایم، فلان درصد برای بازیسازها باشد. همه جا در فضای مجازی پررنگ شد و بازیسازها را تخریب کردند که میخواهید با پولی که از ما میگیرید بازی بسازید. بنابر این کاش اصلاً از کلمه بازیسازی استفاده نمیشد. مبلغی تحت نام مالیات یا عوارض و هر اسم دیگری که روی آن میگذارید میرفت در اداره مالیات و نوع تصمیمگیری کاش بهتر بود. درباره مشکلات کپیرایت که آقای فصیحی اشاره کردند مشکل داخل و کشور است، اتفاقاً این موضوع سه بار به صورت رسمی در سه دوره توسط آقای علی جنتی، آقای حسینی و یکی دیگر از وزرا در کشور بررسی و به صورت رسمی رد شد که دلایل و شرایط خود را دارد. درباره آینده بازیهای پریمیوم و PC، صددرصد صحبتهای آقای فصیحی را تأیید میکنم و هیچ اختلاف نظری در این موضوع نداریم. من هم معتقدم در حوزه بازیهای پریمیوم و PC در خارج از کشور شاید بتوانیم حضور داشته باشیم اما در حوزه بازیهای فریمیوم و موبایل تحت هیچ شرایطی نمیتوانیم رقابت کنیم. قطعاً اگر حمایتهای بنیاد ملی بازی های رایانهای به این سمت بیاید که بتوانیم پس از چند سال سر ورشکستگی سر پا بایستیم خوب است. به این مسئله که بودجه حمایت ها از عوارض یا هر جای دیگری باشد کاری ندارم اما عوارض گرفتن به این معنی نیست که دولت یا حاکمیت بخواهد جیب کسی را بزند. این موضوع قطعاً چندین بار بررسی و کارشناسی شده و مواردی در آن دیده شده که مقرر شده اتفاق بیفتد. این وسط درست میگویید که بچه خوبهای حوزه که کارشان را درست انجام میدهند متضرر میشوند. این اتفاق میافتد و خلافکار هم غیرقانونی بازی را میگذارد و بنیاد به دنبال آن است که سایتاش را فیلتر کند که انشاءالله که انجام شود. اما این وسط مسئله برخی ناشرین که آن قدرها هم پسر خوبی نیستند باگ است. از صحبتهای آقای کریمیقدوسی پاسخ سوالم را نگرفتم که آیا این عوارض فقظ شامل بازی موبایل است یا سایر بازی ها را هم شامل می شود؟ اگر کلمه قانونی موضوع اخذ عوارض، اخذ از بازیهای رایانهای است این کلمه را عام ببینند و فقط به بازیهای موبایل بسنده نکنید؛ بلکه بازیهای PC، بازیهای کنسول اورجیتال و حتی بازیهای غیرقانونی و کرک که هولوگرام میگیرند را هم شامل شود. اگر هولوگرام را میشد حذف کنیم، حذف میکردیم و میدانم که آقای کریمی قدوسی برای حذف هولوگرام چقدر تحت فشار و مواجه با ادبیات بد هستند مبنی بر اینکه هولوگرام بازیهای دیجیتال سرقت ادبی است. این عوارض باید شامل تمام این بازیها باشد و کلاً کلمه ویدئوگیم و هر نوع گیم را شامل شود. موضوع دیگر نظارت بر عملکرد مجموعههایی است که این قوانین را رعایت نمیکنند و اساساً ناشر نیستند و از بنیاد هم مجوز ندارد؛ مانند سایت دانلود «فار....د» که بازی بازیساز ایرانی و خارجی را می گذارد و حتی برای برخی بازی ها هم پول می گیرد؛ البته بازی مجانی هم برایش دیده شدن دارد و پول تبلیغات کلان در می آورد. اگر بتوانیم حمایت و قول بنیاد ملی بازیهای رایانه و مرکز ملی فضای مجازی را برای حذف ناشران و فروشندگان غیرقانونی این بازار آشفته داشته باشیم اعتراض ناشرین هم کمتر میشود. فارس: مطرح می شود که مارکت ایرانی اگر تصور میکند شرایط جدید برای بازی ساز خارجی سخت می شود، 10 درصد عوارض اخذ شده از بازی خارجی را از حاشیه سود خود کمک کند تا به عنوان بخشی از اکوسیستم صنعت بازی در کشور به رشد بخشی دیگر از صنعت که بازسازهای داخلی هستند کمک کند، آیا این درخواست به زمین زدن مارکت داخلی تعبیر می شود؟ سپاهی: مصوبه سیاستهای حاکم بر برنامه ملی بازیهای رایانهای دو بخش معافیت مالیاتی و اخذ عوارض داشت در پاسخ به پرسشی درباره پرداخت مالیات بر ارزشافزوده توسط مارکت ما، می گویم که ارزشافزوده به طور قطع پرداخت میشود، ربطی به موضوع دانشبنیان ندارد و هیچ بحثی روی آن نداریم که آقای کریمیقدوسی هم در جریان این موضوع هستند. حرف ما این است که اگر این بازار از مارکت ایرانی به مارکت خارجی منتقل شود، صرف نظر از عوارض، از نظر مالیات عملکرد و ارزش افزوده نیز دیگر هیچ پرداختی وجود نخواهد داشت. از سوی دیگر 30 درصد ارزشافزوده سهم مارکت داخلی هم حذف میشود. بنابر این آنچه آقای کرباسی اشاره کردند اشتباه بود و مدارک آن نیز موجود است. درباره قراردادهای الکترونیکی که اشاره کردند چرا فاکتور کاغذی داده نمی شود؟ این موضوع مستندات قانونی دارد که مواد 6 و 12 قانون تجارت الکترونیکی تبعیت میکند، در این قانون صراحتاً اعلام میکند قراردادها و فاکتورهای الکترونیکی مورد استناد قانون است و هر جا مستند مکتوب لازم باشد دادهپیام میتواند جایگزین و باید پذیرفته شود و طبق همین قانون اگر کسی فاکتور بخواهد فاکتور الکترونیکی به آن میدهیم. همچنین اشاره کردند که عملکرد شفاف نیست در حالی که گزارشهای سه ماهه مرکز ملی فضای مجازی وجود دارد و به مردم می دهیم. به قیمتهای متفاوت اشاره شد که قیمت های متفاوت را هر چند ماه یکبار یکسانسازی میکنیم و اینطور هم نیست که همیشه قیمتها تفاوت فاحشی داشته باشد. اختلاف قیمت ها، ناشی از بازار ارز کشور است که بسیار شناور است و قیمتها یکباره بالا و پایین میرود. قیمت حدود 2 هزار تومان که اشاره شد اصلاً نداریم و معمولاً قیمت ها بالاتر از این عددها است. گفته شد در ایران مرز دیجیتال داریم و در خارج از کشور جلوی فروش بازی ایرانی را میگیرند و در نتیجه بازار بازی ما محلی است؛ در حالی که بخش عمده بازار بازی ایران در اختیار مارکت های غیررسمی و اپاستورهای خارجی است. در ایران کردیتکارت و گیفتکارت و بازارهای غیررسمی خارجی و داخلی وجود دارند. همین امروز نیز برای فروش گیفتکارت در ایران تبلیغ کلیکی در گوگل با هزینه سنگین آن میکنند که بازار پُر طمطراقی است که نقش خود را در اقبال مارکتهای خارجی نشان داده است. مطرح شد که افزایش قیمت بازی در اثر اخذ عوارض، از سهم ناشر و مارکت کم شود، این کار یعنی بخشی از مارکت داخلی را زمین بزنیم که بخش دیگری از مارکت داخلی را بالا بیاوریم. اینکه قرار است از سهم ناشر و مارکت داخلی کم کنیم و به بازیساز داخلی اضافه کنیم با آن حرفی که میگویند از انتشار رسمی بازیهای خارجی در کشور با هدف حمایت از صنعت داخلی استقبال می کنند مغایر است و اساساً چه نیاز بود بحث بازی خارجی را مطرح کنیم؟ درباره اینکه آیا این موضوع زمین زدن مارکت داخلی است یا کم کردن حاشیه سود برای رونق بخشی دیگر از بازار و وظیفه مارکت ایرانی در حمایت از بازیساز، معتقدیم به عنوان بخش خصوصی وظیفهای در ایجاد عدالت اجتماعی نداریم اما با این حال به میزان بضاعت خودمان این کار را کردهایم؛ برای مثال یک ماه چند غرفه در برج میلاد گرفتیم و آن را در اختیار توسعهدهندگان ایرانیمان قرار دادیم یا کمپین متولد ایران را به راه انداختیم که در آن طی یک ماه تنها محصولات ساخت ایرانی را در صفحه اول مارکتمان قرار دادیم یا در نمایشگاه رسانههای دیجیتال چند غرفه گرفتیم و صرفاً در اختیار توسعهدهندگان ایرانی قرار دادیم. بنابر این که میگویند کاری نکردهاید چرا کار شده است اما در واقع وظیفه ما به عنوان بخش خصوصی نبوده که در این کار دخالت کنیم. یک بحث در ساماندهی عوارض بسیار مغفول مانده است؛ اکنون پس از اینکه قانون به نوعی در حال تصویب است داریم به این فکر میکنیم که چطور این هزینه را ساماندهی کنیم و تئوریهای مختلفی برای آن مطرح میشود. نکته ما این است که مصوبه شورای عالی فضای مجازی درباره سیاستهای حاکم بر برنامه ملی بازی های رایانهای دو بخش دارد، یکی دریافت عوارض از بازیهای خارجی و دیگری معافیتهای مالیاتی برای بازی سازها است. دریافت عوارض از بازیهای خارجی را با توجه به اینکه حجم گسترده آن در بازار غیررسمی و مارکتهای خارجی است نمیتوانید صحیح اجرا کنید و برخلاف مقررات و حقوق رقابت و عدالت هم است؛ اما بخش حمایت از طریق معافیتهای مالیاتی که قابل اجرا بود و همه اجراکنندگان از جمله اداره مالیات و بازیساز هم در ایران و در دسترس بودند چرا این بخش اجرا نشد؟ چرا مالیات بر ارزشافزوده بازیساز داخلی را حذف نکردید؟ چرا بحث معافیتهای مالیاتی بند «ل» ماده 139 قانون مالیاتهای مستقیم پیگیری نشد؟ چرا تصویب ورود بازیسازهای داخلی در پارکهای فناوری که معافیتهای بسیار خوبی دارند، پیگیری نشد؟ چرا بحث دانشبنیان شدن ساده بازیسازها مطرح نشد که پروسههای پیچیده را طی نکنند؟ چرا راهی که نمیتوانیم درست اجرا کنیم را برای اجرا در وهله اول انتخاب کردهایم؟ اینها سوالات بسیار مهمی است که در این بحث ها اشاره نشده است. از مصوبهای که دو بخش داشت که یک بخش آن را نمیتوانستیم صحیح اجرا کنیم و بخش دیگر آن قابل اجرا بود روی آن بخشی که در اجرا مشکل داشتیم انگشت گذاشتیم. فارس: فرض اخذ عوارض در دیگر کشورها صحیح است یا خیر؟ اگر پس از وضع عوارض برای بازی خارجی، صنعت بازی به سرنوشت برخی صنایع دارای عوارض از نمونه خارجی دچار شد چه؟ حاجی هاشمی: برای بازی ساز ایرانی قدری سهم باز کنیم تا خود را بالا بکشد و همزمان تمام قد جلوی قاچاق بایستیم درباره اینکه کشورهای دیگر اخذ عوارض از بازی های خارجی را ندارند، در بخش اول صحبتهایم مطرح کردم که کشورهای دنیا به این سمت میروند که از بازیهای خارجی مالیات بر ارزشافزوده بگیرند. حدود 40 کشور در گوگلپلی مالیات میدهند و 10 کشور هم در استیم اضافه شدهاند که مالیات میگیرند و اخذ عوارض در چند سرویس دیگر هم وجود دارند. G20 (گروه بیست اقتصاد بزرگ جهان) و OECD (سازمان همکاری و توسعهٔ اقتصادی با 35 عضو و متعهد به اقتصاد آزاد) نیز این شرایط را ایجاد کردهاند اما این شرایط هم قابل مقایسه با کشور ما نیست. برخی کشورها هم به صورت محدود با برخی کشورها عوارض گذاشتهاند و برخی کشورها هم که سطحشان مقداری پایینتر است از کل بازیها عوارض میگیرند. اما باز هم تمام این شرایط قابل مقایسه با ایران نیست. اکنون توسعهدهنده ایرانی میخواهد بازی خود را در مارکتهای خارجی ارائه و با بازی روسی یا آمریکایی یا فنلاندی رقابت کند اما نمیتواند. بازی ساز ایرانی باید بازی خود را توسط شرکتی در کشور دیگری در مارکت خارجی بگذارد و مالیات در کشور دیگری را بدهد و مصرفکننده ایرانی هم با IP کشور دیگری از گوگلپلی خرید میکند و مالیات آن کشور را میپردازد. بحث این است که در شرایط یکسانی نیستیم که بخواهیم خود مان را با کشورهای دیگر مقایسه کنیم. بحث دیگر روی دوم سکه است. طبق آمار بنیاد ملی بازیهای رایانهای در سال 94 حدود 250 میلیارد تومان فروش بازیهای رایانهای در کشور است که کمتر از 50 میلیارد تومان سهم بازیهای ایرانی است و نزدیک به 200 میلیارد تومان فروش بازی خارجی در ایران داریم. همین 200 میلیارد تومان هم از مارکتهای رسمی ایران نیست، در بازیهای کنسولی و PC به تازگی یکی دو مارکت ایرانی روی کار آمده اند اما سهم بازی ایرانی از بازار بازی از 10 درصد تا 90 درصد در بازیهای موبایلی متفاوت است. در نهایت از مجموع 200 میلیارد تومان فروش بازی در ایران بخش زیادی قاچاق میشود و ارز از کشور خارج می کند. در اینجا باید چند کار انجام دهیم نخست اینکه برای بازیساز ایرانی قدری سهم باز کنیم، جنگ تعرفهها که مدتی پیش در دنیا رخ داد به همین دلیل بود که زمانی یا فضایی را برای فعالیت باز کنیم. اکنون واقعاً شرایط بازیسازی ما و دنیا یکسان نیست و باید یک فرصت بدهیم که بازیساز بتواند با آن فرصت خود را بالا بکشد و از سمت دیگر تمام فضای قاچاق را مدیریت کنیم. زیرا اگر جلوی قاچاق گرفته نشود احتمال دارد یک سال بعد ببینیم مبادی رسمی ما تضعیف شده است. بنابر این اگر میخواهیم طرحی را اجرا کنیم باید کامل اجرا کنیم و مبادی غیررسمی را نیز ساماندهی کنیم. برای مثال درگاههایی مثل استیم در کشورهای دیگر قوانین مالیاتی را رعایت میکنند در کشور ما هم باید رعایت کنند. این طرح موافقان و مخالفانی دارد اما اگر بخواهد صحیح اجرا شود باید تمام ابعاد آن دیده شود و کامل اجرا شود والا یک قسمت از سند ممکن است آسیب ببیند. نگرانی درباره نظارت بر هزینهکرد این درآمد به جا است؛ حتماً باید نظارت انجام شود باید مجموعههایی وارد شوند و بر محل خرج این هزینه نظارت کنند از جمله شورای عالی فضای مجازی که مصوبه اصلی متعلق به شورا بوده است و بخش خصوصی و برخی نهادهای دیگر؛ تا پس از اجرا ببینیم عوارضی که گرفته شده توانسته به بازیسازها کمک کند و فرصتی که برای بازیسازها باز کردیم هدر نرفته است؟ و مانند صنایع دیگر نشده باشد. درباره راه کار عملی برای یکسان کردن فضای رقابت مارکت ایرانی و خارجی، در حال حاضر متأسفانه در کشور هیچ سیاستی برای استورهای خارجی، کارت های شارژ خارجی، کیف پولهای مجازی و گیفتکارتهای خارجی نداریم. اگر میخواهیم یک اقتصاد صحیح و شرایط رقابتی داشته باشیم باید تمامی این موضوعات را با هم در نظر بگیریم. از 200 میلیارد فروش بازی خارجی 120 میلیارد متعلق به بازیهای موبایلی است اما آمار دقیقی در اختیار نیست که از این 120 میلیارد چه میزان فروش رسمی و چه میزان فروش غیر رسمی است. اگر نصف 120 میلیارد تومان را فروش رسمی فرض کنیم حداقل عددی در حدود 30 تا 50 میلیارد تومان از طریق گوگلپلی و اپل (بیشتر گوگل پلی) از ایران خارج می شود. بالاخره باید در کشور سیاستمان را مشخص کنیم. اگر قرار نیست قاچاق و خروج ارز داشته باشیم پس این اتفاق چیست؟ اگر قرار است ساماندهی کنیم و از مارکت ایرانی که مالیات بر ارزشافزوده میدهد باید عوارض هم بگیریم پس تکلیف مارکت خارجی چه میشود؟ این بحث کاملاً اقتصادی است، در حال حاضر اولویت اول مسئولان و مردم ما اقتصاد است. باید در این شرایط اقتصادی برخورد اقتصادی کنیم. اگر قرار است جلوی این مارکتها گرفته شود و رسماً در کشور فعالیت کنند باید تصمیمگیری کنیم. امروز این بحث ها امنیتی، سیاسی و فرهنگی نیست البته ممکن است باشد اما بحث اصلی اقتصاد است. در بحث اقتصاد اکنون اجماعی در کشور ایجاد شده است. این اجماع بهترین فرصت است که این بازار را ساماندهی کنیم. نه تنها در صنعت بازی بلکه در اپلیکیشن نیز این اتفاق در حال وقوع است که اکنون بحث امروز ما بازی است، در آینده VODها (سرویس های ویدئوی درخواستی) ممکن است اضافه شوند. فضای دیجیتال دنیا و فضای مالیاتی دنیا تغییر کرده باید نگاهمان را تغییر دهیم. درباره راه کار عملی برخورد با بازارهای غیررسمی و قاچاق، رجیستری گوشی موبایل نمونه خوبی بود. در قضیه رجیستری گوشی موبایل همین اتفاق افتاد، وقتی یک حوزهای را ساماندهی میکنیم قدم به قدم پیش میرویم. باید مرحله به مرحله فضا را باز کرد و به جلو رفت. حتماً باید وزارت ارشاد که در قانون اجازه دارد این مقدار عوارض و مالیات را دریافت کند تا به صنعت داخلی بازی کمک شود باید برای ساماندهی تمام بازار برنامهریزی کند و با زمانبندی جلو رود. اگر برای ساماندهی مارکتهای خارجی نیاز به قانون داشته باشد، اگر این مارکتها نیاز به مجوز دارند اگر باید فعالیت قانونی کنند یا باید جلویشان گرفته شود طبق برنامه زمان بندی مشخص حرکت کند. نه اینکه فضا را کاملاً رها کنیم و پس از یکسال ببینیم مارکتهای داخلی مخاطبشان را از دست دادهاند یا اتفاق دیگری افتاده است که تنها در این صورت طرح موفق میشود. فارس: چرا برای حمایت از بازیساز سراغ بخش دیگر مصوبه که مقررات معافیتهای مالیاتی دولتی است نرفتهاید و بخش اخذ عوارض خارجی را انتخاب کردهاید؟ در کنار وضع مقررات اضافه برای مارکتهای رسمی ایرانی چه برنامهای برای سرو سامان دادن به بازار آزاد غیررسمی داخلی و رسمی خارجی دارید؟ کریمیقدوسی: قطعا به هیچ وجه عوارض را از 10 درصد افزایش نمیدهیم واردات بازی و کنسول بر اساس تعرفههای گمرکی عوارض دارند که در برخی کشورها از صفر تا 20 درصد متفاوت است. ما هم بازی وارد کشور میکنیم. این قانون است و تمام. محل اختلاف کجاست؟ اینکه بازار دیجیتال دنیا عوارض ندارد صحیح است. زیرا بازار دیجیتال دنیا بازار جهانی است اما بازار دیجیتال ایران جهانی نیست و محلی است، گوگل، اپاستور و استیم در ایران سرویس نمیدهند. بازار محلی ما به دلیل عدم وجود بازار جهانی شکل گرفته است، مانند چین با یک میلیارد و 700 میلیون نفر جمعیت، تنها تفاوت این است که شاید ما نمیخواستیم اما چینیها میخواستند. چین عوارض ندارد اما اگر در مارکتهای محلی چین بخواهید بازی منتشر کنید باید در چین شرکت بزنید. پس نباید با بازار دیجیتال دنیا مقایسه شود. حتی می توانیم این موضوع را از نگاه ایدئولوژیک ببینیم به این معنی که بازارهای دیجیتال جهانی روی ما کاملاً بسته است و بازار داخلی باز است و همین منطق بستن بازار داخلی روی خارجی ها باشد که ما این نگاه را نداریم. نکته دوم این است که مصوبه اخذ عوارض مصوبه شورای عالی فضای مجازی در سال 94 است که دو سال حدود 40 جلسه تمام روی این موضوع کار کارشناسی شده و امسال توسط بنیاد در حال پیگیری است. این متن در جلسه شورای عالی فضای مجازی خوانده و رأیگیری شده و این مصوبه خواست بنیاد و وزارت ارشاد نیست، بلکه خواست کلانتر است. آقای فصیحی اشاره کردند که نباید پول به بازیساز بدهیم، اصلا قرار نیست همه پول این عوارض خرج بازیسازی شود. بخشی از آن هرم حمایتی است اکثر آن در بخش زیرساخت و مسائل این چنینی باید هزینه شود. نمیخواهیم پول بدهیم بچهها بروند بازی بسازند ما از این مسیر عبور کردهایم، از سال 93 بنیاد جلوی مشارکت را گرفت، بنیاد آن زمان تولیدکننده بود، اگر میخواستیم این کار را بکنیم جلوی آن را نمیگرفتیم. نکته دیگر اینکه آقای فصیحی گفتند اشتباه است بخواهیم بازار فریمیوم را برای صادرات بسازیم. من گفتم بازار داخلی ما فریمیومپسند است. زیرا مردم ما فرهنگ استفاده مجانی از بازی را دارند و خوشحال هستند که فریمیوم میگیرند و اگر خواستند در آن پول میدهند. بنابراین نگفتم باید به سمت صادرات فریمیوم برویم. صحبت دیگر این بود که بازار بازی ایران بهشت واردکنندگان نیست، این حرف صحیح است، بازار ایران بسیار بازار کوچکی است اما همین بازار کوچک را کامل به خارجیها میدهیم. میگویند در حال بزرگ کردن کیک بازار هستیم در حالی که کیک بازار بیش از یک حد بزرگ نمیشود زیرا ایران 80 میلیون نفر جمعیت و 40 میلیون دیوایس هوشمند (ابزار) دارد. سطح اقتصادی مردم هم دائم کاهش مییابد و ممکن است کمتر برای بازی هزینه کنند، کیک بزرگ نمیشود و ثابت میماند؛ زیرا بازار جهانی نیست که زیاد رشد کند بلکه سهم ما از بازار کمتر میشود. بنابر این فکر نکنید که اگر خارجیها را میآوریم کیک را بزرگ میکنیم، مردم ما پول مشخصی در جیب دارند و شرایط اقتصادیشان رو به افول است، فردا که بیدار شویم 80 میلیون جمعیت 90 میلیون نشدهاند شاید 82 میلیون شدهاند و رشد جمعیت کم است. نکته دیگر این است که بر اساس قوانین کشور هر بازی خارجی که در کشور منتشر شود باید مجوز بنیاد ملی بازی های رایانهای را بگیرد و بحث تمام است. اساساً بحثی وجود ندارد که باید مجوز بدهیم یا ندهیم؟ حتی اگر تاکنون هم مجوز نداده ایم برای این بوده که داشتیم کار کارشناسی میکردیم و ابعاد قضیه را بررسی می کردیم و سامانه ملی بازیهای رایانهای را به راه می انداختیم. اگر بنیاد قصد داشت به بازار لطمه بزند دو سال پیش همه چیز را قیف میکرد و اخذ مجوز فیزیکی را الزامی میکرد، اما حواسش به بازار است و به مارکتها گفته پنل (سیستم دسترسی) بدهند، من پشت سر شما حرکت می کنم، شما بازی منتشر کنید من ردهبندی سنی میکنم. این روشنفکرانهترین کار ممکن توسط یک سازمان و نهاد حاکمیتی است و در راستای تسهیل است و اقدامات بعدی هم قطعا در ادامه همین مسیر خواهد بود. به هیچ وجه موافق حذف بازیهای خارجی نیستیم بلکه بنیاد سیاست انتشار رسمی بازیهای خارجی در ایران را دنبال میکند. برنامه جدی برای مقابله با قاچاق بازی در کشور داریم و در حال نوشتن کارها هستیم. هزاران لینک بازیهای غیرمجاز سایت ها را به کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه ارجاع دادهایم و بسته اند و صدها هزار بازی را از بازار جمعآوری میکنیم؛ اما کفایت نمیکند، کم است و قطعاً سال 97 با این قانون باید جدیتر با قاچاق برخورد شود. به این معنا که اگر از مارکتهای رسمی عوارض میگیریم وجدانمان اجازه نمیدهد که بخواهیم بحث مبارزه با قاچاق را صددرصد پیشرفت ندهیم و پررنگتر نکنیم. نماینده مارکت اعلام کردند که دلار را تعدیل میکنم و دلار 2900 تومان اصلاً حقیقت ندارد در حالی که دلار بازی war حدود 2990 تومان و بازی کلشآفکلنز تا دو هفته پیش 3300 تومان بود. قطعاً دلار مارکت به مراتب ارزانتر است و این خوب است و آن را پایین نگه دارید؛ زیرا قدرت خرید مردم پایین است و بهتر است که بازار بزرگتر شود. خودم در مذاکرات آوردن بازی به داخل ایران بودهام، در این جلسات قیمت دلار بسته به توافق ناشر و سازنده بازی و قدرت خرید مردم تعیین می شود. آمارهای رسمی موسسه دایرکت حاکی است حجم اعظم بازار بازی موبایل در حدود 70 تا 80 درصد داخلی است و اینکه گفته شد اغلب بازار بازی ایران در اختیار خارجی هاست اشتباه است. به هیچ وجه کسی نمیخواهد مارکت ایرانی عرضه رسمی بازیهای خارجی را زمین بزند؛ زیرا اگر میخواستیم زمین بزنیم عوارض 100 درصدی وضع میکردیم. همه هم خوشحال میشدند زیرا پول بیشتری درمیآوردند. از همه بیشتر سازمان برنامه و بودجه دولت خوشحال میشد. اما با فکر گفتیم 10 درصد؛ زیرا نمیخواهیم به بازار بازی لطمه بزنیم. خود ناشرها هم میدانند که 10 درصد لطمه نمیزند، آنچه که از آن میترسند افزایش است. همه بازخوردها این است که بذری را میکارید که بعدها این عدد به 100 درصد تغییر میکند. اما هوشمندانه برخورد کردهایم و قطعا افزایش نمیدهیم و حواسمان است و به هیچ وجه برنامهای برای افزایش این رقم نداریم. نکته بعدی این است که تصور شده اکنون برای ساماندهی عوارض به فکر افتادهایم؛ در حالی که اول امسال که میخواستیم این چاله را بکنیم پروژه تعریف کردیم. در قالب هرم حمایت تیم داریم و با معاونت عملی بیش از 100 جلسه درباره لایههای هرم حمایت کار کردهایم. اصلا صحبت امروز نیست و اگر هنوز عنوان نشده به دلیل این است که هنوز با مرکز ملی فضای مجازی به جمعبندی نرسیدهایم و اعتقاد داریم باید با مرکز و بخش خصوصی به جمعبندی برسیم. دلیل که اصرار میکنیم بچههای بازی ساز خانه بازیسازی راه بیندازند این است که بازیسازها نماینده رسمی و تشکل صنفی معرفی کنند تا در هماهنگی ها و همفکری ها مخاطب قرار گیرند. درباره معافیتهای مالیاتی صحبت شد، با همکاری مستقیم من و آقای صاحبکار خراسانی (رئیس مرکز شرکت ها و موسسات دانش بنیان) 15 شرکت دانشبنیان ایجاد شده و خودمان به بررسی بحثهای فنی کمک کردهایم. با جنگ جدی من در وزارت ارشاد به مؤسسه فرهنگی تکمنظوره بازی مجوز میدهیم اما اینکه در قوانین کشور ما دانشبنیان در حال جایگزینی با مؤسسات فرهنگی است و ممیز مالیاتی کشور ما برای معاف از مالیات کردن، دانشبنیان را به مؤسسه فرهنگی ترجیح میدهد بحث دیگری است که دست من نیست و البته برای آن هم 15 شرکت را دانشبنیان کردهایم. کار من این بود که به بازیساز مجوز مؤسسه فرهنگی تکمنظوره بدهم تا معاف مالیاتی شوند. کل فضا باید ساماندهی شود، حدود دو هفته است که کارهای بازار بازیهای رایانهای شامل ساماندهی، عوارض و هولوگرام را یک نقشه کار کردهایم و هر بخش مشخص شده است. اجرای این طرح دو ترس اصلی دارد، نخست؛ بازارهای رسمی خارجی مثل گوگلپلی و اپاستور و دوم؛ بازارهای غیررسمی داخلی مانند سایتهای دانلود. درباره بازارهای رسمی خارجی آنها ما را به رسمیت نمیشناسند و پرداخت آنها روی ما بسته است. بنابر این موضوع ریشهایتر از این مسئله است. آنها ما را تحریم کردهاند نه اینکه ما آنها را تحریم کنیم. مرکز ملی فضای مجازی باید برای گیفتکارتها و دبیتکارتها که از طریق آنها از مارکتهای خارجی خرید می شود طرح کلی تهیه کند. اما این مارکتها عمده بازار نیستند و عمده بازار به ویژه به دلیل تحریمهای اتفاق افتاده در اختیار بازارهای رسمی داخلی است. درباره ترس دوم که بازار غیررسمی داخلی هستند که کپی میکنند، از همین امروز که صحبت میکنیم سیستم مقابله با آنها (بازار غیررسمی کپی کار) 100 درصد با قدرت بیشتر عمل می کند. البته اگر بخش خصوصی می بیند بازیاش را کپی میکنند و در سایتها میگذارند فقط کافی است شکایتنامه پر کنند و به پلیس فتا بدهند، در اینجا اصلا نباید بنیاد ملی بازی ورود کند. بخش خصوصی صاحب یک اثر مسئول است. در ایران قانون حقوق مالکیت معنوی آثار داخلی را رعایت میکنیم، شکایت کنید بارها برخورد کردهاند. در این موضوع شکایت اول باید توسط بخش خصوصی باشد. بنیاد نمیتواند شکایت اول را طرح کند. تنها در یک قانون ضعف داریم که باید آن را اصلاح کنیم، طبق قانون عرضه بازی خارجی کپی شده مجانی با محتوای سالم جرم نیست و این بازی ها اگر در سایتی باشد هیچکس نمیتواند بگوید آن را بردار. قوانین کشور این موضوع را پشتیبانی نمیکند. درباره بازیهای فیزیکی کپی که هولوگرام میگیرند قانون متفاوت است چون عرضه تجاری میشوند و مجانی نیستند، اما سایت های دانلود بازار رایگان است و مشمول این قانون نمی شوند. کشور ما حقوق مالکیت معنوی آثار خارجی را به رسمیت نمیشناسد و میخواهد آثار آنها را مجانی ارائه کند، اینجا باگ در مجانی بودن است. اما بازار فیزیکی چون پول کالا میدهد نمیتواند مجانی عرضه کند و حتماً چون میخواهد پول بگیرد مشمول عرضه تجاری میشود و باید هولوگرام بگیرد. ادامه دارد... گفتوگو از فاطمه سامعی در بخش سوم و پایانی این میزگرد جمعبندی گفتو شنود های انجام شده در این میزگرد را خواهید خواند.
1396/11/15 :: 00:40